تدوین، خلق معنایی است که در تک تک صحنهها وجود ندارد، بلکه از جمع آنها حاصل میشود.
این جملهای است که آندره بازن در سال 1955 بیان کرده است.
اکنون با اینکه سالهای بسیار زیادی از این نظریه میگذرد، اما همچنان زنده و کامل است، چرا که معنای کامل تدوین در این جمله نهفته است. بسیاری از افراد از فرآیند تدوین به عنوان تولد یک فیلم یاد میکنند.
تمام مراحل تولید یک فیلم تا قبل از تدوین، تنها آماده سازی ابزارهایی است جهت تولد یک فیلم و این البته تولد یک فیلم دقیقا کار تدوینگر است. تدوینگر باید بهترین چیدمان در صحنهها، صداگذاری و… را داشته باشد تا حس و حال اصلی فیلم بوجود آید. کاری بسیار دشوار و حساس که البته در چشم مخاطبان عایم شاید کاری بسیار ساده به نظر آید.
نکته جالب توجه این که، وقتی ما دو تصویر را کنار همدیگر قرار میدهیم به یک معنای واحد میرسیم، معنایی که تا قبل از آن وجود نداشته است. اکنون اگر همین دو تصویر را جابه جا کنیم نیز به معنای جدید دست پیدا میکنیم، باز هم معنایی که تا قبل از این وجود نداشته است.
(پیشنهاد میکنم جهت درک دقیقتر این موضوع مقاله کولشوف را مطالعه کنید)
در نتیجه اگر ما در یک فیلم صد تصویر را داشته باشیم، میتوانیم بینهایت معنای منحصربه فرد خلق کنیم که این کار با چیدمانهای متفاوت راشها بوجود میآید.
این کار را میتوان ” معجزه تدوین” نامگذاری کرد. تدوینگر حتی میتواند شخصیت یک بازیگر را در فیلم عوض کند. تدوینگر میتواند یک بازیگر را پرخاشگر، معتاد، آرام، خانواده دوست، مهربان، بی توجه یا… به نمایش درآورد. این کار شاید برای شما غیر قابل باور باشد اما واقعیت این است که این اتفاق در فیلمهای کوچک و بزرگ زیادی اتفاق افتاده است که البته طبیعتا از چشم اکثریت مخاطبان مخفی است، چرا که ذات کار تدوینگر مخفی کردن خود و انتقال کامل و بدون نقص موضوع اصلی فیلم است.
همین الان قسمت صفر دوره رازهای یک تدوینگر رو به صورت رایگان دانلود کن
هرچه تدوینگر در دید مخاطب عام کمتر دیده شود، یعنی تدوینگر کار خود را بهتر انجام داده است و به یک تدوین و ریتم عالی رسیده است. در مورد تدوین و ریتم دقیق یک فیلم در دوره رازهای یک تدوینگر کامل و جامع توضیح دادم، حتما از مطالب این دوره استفاده کن، چرا که اعتقاد دارم رازهای بیان شده در این دوره در هیچ کتاب و مقاله و سایتی نیست، چون دقیقا تجربه چند ساله خودم هست.
البته گاهی برای رسیدن به یک ریتم و تدوین عالی نیاز هست که راشها چند بار و با چیدمانهای مختلف کنار همدیگر قرار بگیرند و تدوین شوند. از هر تدوین تجربهای جدید بدست بیاوریم و مجددا تلاش کنیم برای خلق معنایی جدید و دقیق.
در انتهای این مقاله جملهای از وسوالود پودوفکین رو قرار دادم که بسیار دقیق و زیبا هست:
“تدوین، هنر ایجاد ارتباط بین تصاویر جداگانهای است که تماشاگر را به اندیشه و یا تفسیری فکری در مورد این ارتباط وا میدارد. تدوین که بیانگر آرمان کارگردان است، موثرترین ابزار او برای کنترل و رهبری عواطف و اندیشههای تماشاگر است.”
معجزه تدوین را دست کم نگیرید!