ویدیوبرندینگ
علم برندینگ در دنیا به عنوان یک علم سخت و حساس شناخته میشه، چرا که هر تصمیمی، در چهره برند اثر گذار خواهد بود و می تونه برند رو به اهدافش نزدیک یا از اونها دور کنه.
رنگها، متنها، حرکتها، اسپانسریها، کیفیت محصول، بسته بندی، شبکههای اجتماعی و همه و همه دست به دست هم میدهند تا چهرهای از برند شما در ذهن مخاطبان شکل بگیرد. اگر چهرهای که در ذهن مخاطبان شکل گرفته با چهرهای که هدف شما بوده، یکسان باشد. شما برندینگ انجام دادهاید؛ اگر نه، فقط معروف شدهاید.
تدوین
تدوینگر، کارگردان دوم هر فیلم و تدوین آخرین مرحله یک فیلم هست.
کار تدوینگر به ظاهر ساده هست اما درعمل حساسیت بسیار زیادی داره. چرا که جابه جا شدن یا کم و زیاد شدن یک صحنه در فیلم میتونه عواقب زیادی رو داشته باشه.
جایی که فیلمها در کنار هم قرار میگیرند، صحنهها احساسات خاص خود رو به دست میارن و فیلم متولد میشه.
کارگردان
هر تصویری در سینما حس منحصربه فرد خودش رو داره. همینطور هر رنگ و حرکتی، میتونه به نوبه خود احساسات متفاوتی رو خلق کنه. اما در تبلیغات بجز انتقال حس خوب و درگیر کردن مخاطب با ویدیو، باید بتوانیم مخاطب را قانع کنیم تا از ما خرید کند یا حس او نسب به برند ما بهتر شود. یک ضرب المثل وجود داره که ساخت یک سریال، آسانتر از ساخت یک فیلم 90 دقیقه ای هست، ساخت یک فیلم 90 دقیقهای آسانتر از ساخت فیلم 5 دقیقه ای هست و ساخت یک فیلم 5 دقیقهای آسانتر از ساخت یک فیلم 30 ثانیهای یا یک دقیقهای هست. پس در کارگردانی فیلمهای تبلیغاتی باید به هر لحظه و ثانیه از فیلم توجه ویژهای شود تا بیشترین نتیجه را از آن ویدیو بگیریم
ایده پرداز
شاید هر شخصی که ذهن خلاق داشته باشه، بتونه ایده پردازی کنه. اما وقتی صحبت از سینما و مخصوصا فیلم تبلیغاتی در میان باشه، جریان کاملا عوض میشه. در سینما ایدهپرداز باید در خدمت فیلمنامه باشه. یعنی تصویر نهایی هر ایده را درقابهای سینمایی مجسم کنه و در صورت کامل بودن، ایده تایید میشه؛ که این موضوع کار رو برای ایدهپرداز سخت میکنه اما در تبلیغات کار سختتر هم میشه. چرا که باید استراتژی برند، هدف از تولید ویدیو، حساسیتهای اجتماعی، پلتفرم انتشار ویدیو و... نیز، زیر نظر قرار بگیره.